اولین مهندسی اروپایی ها، تجزیه و تصاحب یک سرزمین (بخش ۱۱)
ادامه (بخش ۱۰)
نگرش ساکنان سفیدپوست به بومیان آمریکا
در آغاز تسخیر در کوتاه مدت، در سرزمینِ بومیان و ملت های اصلی آمریکا، استعمارگران اروپایی که ( بریتانیا، ایرلند، سوئد، روسیه، نروژ،آلمان، فرانسه، ایتالیا) بودند، با بومیان دوستانه برخورد نمودند. هر دو طرفین از یکدیگر، بخصوص صاحبان اصلی، در کاشانه و قصبه های خود استقبال نمودند؛ و نتیجه آن این که در آخر و به ناچار بومیان داد و ستد با استعمارگران را پذیرفتند. در طی زمان، صاحبان آن سرزمین دریافتند که اروپایی ها بطور مکرر (کیشِ مسیحیت) را به آنها تحمیل می کردند، و امیدوار بودند که عشایر بومی را از طریق تماس های روزانه خود به (مسیحیان تمدن دار) اروپایی تبدیل نمایند. با این عملکرد اجباری و سماجت، عشایر بومی نیز از تلاش اجباری استعمارگران برای تغییر تفکر و خداپرستی آنها رنجیده شده و مقاومت نمودند. سرپیچی عشایر از «مقلد گری» از فرهنگِ به اصطلاح اروپایی، خشم استعمارگران را برانگیخت، که باعث شد در کوتاه مدت خصومت بین این دو نژادِ کاملا متفاوت ؛ و با فرهنگ بسیار دور از هم در گرفت. خشونت درگیری اروپایی ها با عشایر بومی آمریکا منجر به تغییر نگرش استعمارگران سفید پوست نسبت به نژادِ دودمان آمریکا شد.
تا به امروز، اروپایی ها شکست خود را در جذب عشایر آمریکایی به فرهنگ و دین خود را به دلیل تفاوت های نژادی می دانند، و نه اجبارِ متکبرانه در دستکاری افکار و تغییر فرهنگ مللِ دیگر. اروپایی ها از آن زمان تا کنون، با یک دید ریشه اییِ «منفی»، نسبت به تمامِ غیر سفید پوستان پیدا نمودند؛ که امروزه پرستش و برتری در نژاد خود نسبت به دیگر ملل دنیا می دانند . شایان ذکر می باشد، اروپایی ها تا به امروز اعتقاد دارند، که اگر انسانی از نژاد دیگر، بدون سرپیچی ، فرهنگ و دین مسیحیت را قبول نماید؛ آن شخص جزو نژاد سفید پوستان تلقی می شود.
دلیل کوچ اجباری بومیان
اگرچه دولت (خود فدرال شده) آمریکا به اقوام بومیان بطور کتبی اطمینان داده بود که بعد از راندن آنها، دیگر جابجا نخواهند شد. ولی بار دیگر و این بار قلمرو جدیدی بنام کانزاس برای اسکانِ سفید پوستان در سال ۱۲۳۲ شمسی مطابق با ۱۸۵۴ میلادی مهیا شد، و بار دیگر جمعیت بومیان را بر خلاف میل خودشان مجبور به اخراج از آن مناطق نمودند. بسیاری از سفید پوستان پس از جنگ داخلی آمریکا، بین شمال و جنوب به قلمرو کانزاس نقل مکان کردند. در ادامه، و با قرارداد بستن «کتبی» برای کوچ اجباری عشایر توسط سفید پوستان اروپایی، نهایتان عشایر بومی برای بقای زندگی در مناطق غیر قابل کشت، به کشاورزی روی آورده. فقط آن دسته از بومیانِ آمریکایی که با گذشت زمان تقسیم اراضی قبیله ای را پذیرفته بودند، و چندین سال هم ثابت نمودند که تمدن استعماری را پذیرفته؛ آنوقت حق دریافتِ کتبی (شهروند ایالات متحده) را داشتند.
درحال حاضر نوعی از پیشرفت کلیدی در زمینهِ تاریخ نگاری بومیان آمریکا که به آن واژه تاریخ قومی نهاده اند تشکیل شده است. هر چند که امروزه با وجود دانش تاریخ استعار اروپایی به ممالک دیگر، بومیان مایل هستند (امریکایی های اولیه) خطاب شوند؛ و نه واژه نژادپرستانه «سرخ پوست». در این بیست سال گذشته، آگاهی روزافزونی از دنیایِ ارتباطات؛ فراهم شده که هم برای «نسلِ هفتم» زائرین اروپایی مورد نیاز می باشد، وهم برای (امریکایی های اولیه) این سرزمین.
…ادامه در (بخش ۱۲)